عرضه و تقاضا
مقدمه
الحمدلله رب العالمين، والصلاة والسلام علي سيد البلغاء والفصحاء المبينين ، محمد (ص) واله وصحبه الغُرِّالميامين.
و بعد ، امرزه آشنايي با مفاهيم علم اقصاد براي تمام کساني که به انجام فعاليت هاي اقتصادي مي پردازند و همچنان به محصليني که رشته حقوق و علم سياسي را ميخواند از ضرورت هاي اجتناب ناپذير است . در سيمينار حاضر سعي شده است که رئوس کلي مباحث علم اقتصاد در عرصه عرضه و تقاضا را در حدي که با مطالعه آن بتوان اقلاً با موضوعاتي علم اقتصاد آشنا شويم ،بطور خلاصه تشريح شده. اعتقاد بنده حقير بر اين است که مطالب مطرح شده در اين سيمينار ناچيز ، عاري از نواقص نبوده ، ليکن بنا بر ضرورت که جزء امتحان نهايي سمستر چهارم بود ترتيب شده است ، که مشتمل بر عناوين عرضه و تقاضا، بازار چيست؟ بازار رقابتي چيست؟ ، قيمت ، درآمد، تغيير در عرضه و تقاضا، تغيير در تقاضا، تغيير در عرضه تغيير همزمان عرضه و تقاضا، تابع عرضه قيمت، قيمت مواد اوليه ،تکنولوژي پيش بيني از آينده و تعادل در بازار است .
فهرست مطالب :
عرضه و تقاضا ............................................................................................................................. 2
بازار چیست ............................................................................................................................... 2
بازار رقابتی ................................................................................................................................ 2
تقاضا ........................................................................................................................................ 2
قیمت ........................................................................................................................................ 2
قیمت کالاهای مرتبط ........................................................................................................................3
پیشبینی وضع آینده ......................................................................................................................... 3
دو راه کاهش تقاضا برای سیگار .........................................................................................................4
تغییر در عرضه و تقاضا ................................................................................................................ 4
تغییر در تقاضا ........................................................................................................................... 4
تغییر د عرضه ........................................................................................................................... 5
تغییر همزمان عرضه و تقاضا ........................................................................................................ 6
تابع عرضه ............................................................................................................................... 7
قیمت ........................................................................................................................................ 9
قیمت مواد اولیه ........................................................................................................................... 10
تکنالوژی و
بیش بینی از آینده .......................................................................................................................... 10
تعادل در بازار .............................................................................................................................. 11
قیمت چقدر است .......................................................................................................................... 11
کمیت تعادل حقدر است .................................................................................................................. 12
منابع و مآخذ ............................................................................................................................. 14
عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضا دو واژه اي هستند که اقتصاددانان بسيار به کار مي برند. عرضه و تقاضا دو نيرويي هستند که اقتصاد را مي رانند و بازار را شکل مي دهند.
بازار چيست؟
بازار مجموعه اي از خريداران و فروشندگان يک کالا يا خدمت را مي گويند. در بازار خريداران ميزان تقاضا (Demand) و فروشندگان ميزان عرضه (Supply) را معين مي کنند. بازار مي تواند اشکال مختلفي به خود بگيرد. گاهي اين بازار بسيار سامان داده شده است و گاه کمتر.
بازار رقابتي چيست؟
بازار پفک (پوقانه) را در نطر بگيريد. بازار پفک بازاري است به شدت رقابتي. تعداد بسياري توليدکننده و فروشنده در اين بازار حضور دارند. يک خريدار مي داند، فروشنده هاي بسيار زيادي حضور دارند که مي تواند کالاي آنها را بخرد و خريداران بسيار ديگري نيز هستند که کالاي آن فروشندگان را بخرند.
فروشنده نيز مي داند که فروشندگان بسيار ديگري با کالايي کم و بيش مشابه کالاي او در بازار وجود دارند و خريداران زيادي نيز هستند که کالاي او را بخرند. در نتيجه قيمت و کميت پفک موجود در بازار توسط يک فروشنده يا خريدار معين نمي شود. قيمت و کميت پفک موجود در بازار توسط رفتار تمامي فروشندگان و خريداران تعيين مي شود. چنين بازاري يک بازار رقابتي (Competitive Market) است.
بازار رقابتي به بازاري گفته مي شود که در آن تعداد زيادي فروشنده و خريدار حضور دارند و هر يک از آنها به تنهايي اثر کمي در تعيين قيمت بازار دارند. بازار کاملا رقابتي (Perfectly Competitive Market) بازاري است که دو شرط در آن برقرار باشد. اول کالاي عرضه شده در بازار کاملا يکسان است و دوم اينکه فروشندگان و خريداران چنان زيادند که هيچ يک به تنهايي نمي توانند در تعيين قيمت بازار موثر باشند. از آنجا که بازار کاملا رقابتي است و خريداران و فروشندگان بايد پذيراي قيمت باشند به آنها قيمت پذير (Price Taker) مي گويند.
برخي بازارها هستند که شرايط بازار کاملا رقابتي در آنها تقريبا صدق مي کند. به عنوان مثال بازار گندم را در نظر بگيريد. تعداد زيادي خريدار و فروشنده در آن وجود دارند و هيچ کس نمي تواند به تنهايي تعيين کننده قيمت باشد يا بر آن اثر چنداني داشته باشد.
همه کالاها در بازار رقابتي کامل فروخته نمي شوند. برخي بازارها تنها يک فروشنده دارند که به آنها مونوپولي (Monopoly) مي گويند. عمده بازارها در ميانه اين دو سر يعني بازار رقابتي کامل و مونوپولي قرار دارند. با اين حال در نظر گرفتن بازار در شرايط دو سر طيف به ما کمک مي کند در آغاز بتوانيم تحليل بهتري از بازار ارائه بدهيم. بنابراين در بحث هايمان، ما بازار را بازار رقابتي کامل در نظر مي گيريم.
تقاضا: ميزان تقاضا براي يک کالا حجمي از آن کالا است که خريداران طلب مي کنند و توانايي خريدش را دارند. عوامل بسياري بر ميزان تقاضا موثرند. قانون تقاضا مي گويد در وضعيتي که همه عوامل ديگر ثابت باشند وقتي قيمت کالا بالا برود ميزان تقاضا براي آن کاهش مي يابد. نموداري که رابطه ميان قيمت کالا و تقاضا براي آن را نشان مي دهد را نمودار تقاضا مي گويند. نمودار تقاضا در بازار در واقع برآيند نمودارهاي تقاضاي خريداران مختلف در بازار است. نمودار تقاضا نموداري نزولي است.
گفتيم که عوامل متعددي بر تقاضا موثرند. در ادامه تغيير در هر يک از اين عوامل با ثابت در نظر گرفتن ديگر عوامل را بررسي مي کنيم.
قيمت: گفتيم که وقتي قيمت بالا مي رود، تقاضا کم مي شود و وقتي قيمت کاهش يابد، تقاضا افزايش مي يابد. به عبارتي ديگر در اين شرايط ما بر روي نمودار تقاضا حرکت کرده و بالا و پايين مي رويم.
درآمد: چه اتفاقي مي افتد وقتي درآمد تغيير کند؟ به عبارتي وقتي که قدرت خريد افزايش يا کاهش يابد.
نوشابه را در نظر بگيريد. فرض کنيد در آمد شما کاهش يابد، طبيعي است که تقاضا براي نوشابه کاهش يابد. به چنين کالايي کالاي عادي گفته مي شود. بنابراين کالاي عادي کالايي است که تقاضا براي آن با افزايش در آمد افزايش مي يابد يا به عبارتي تغييرات در تقاضا براي آن رابطه مستقيم با تغييرات در درآمد خريدار دارد.
اکثر کالاها چنين هستند ولي آيا کالايي هست که چنين نباشد؟ يعني وقتي درآمد شما افزايش مي يابد تقاضا براي مصرف آن کاهش يابد؟ بله، چنين کالاهايي وجود دارند. يک مثال خوب براي چنين کالايي بليط اتوبوس است. . وقتي وضع شما خوب مي شود، احتمال اينکه اتوبوس سوار شويد کاهش مي يابد و احتمالا تاکسي يا اتومبيل خودتان را سوار خواهيد شد. به اين کالاها کالاي پست گفته مي شود.
تغيير در درآمد اما منجر به حرکت بر روي نمودار تقاضا نمي شود بلکه آن را جابجا مي کند. افزايش درآمد منحني تقاضا را به سمت راست و کاهش آن منحني تقاضا را به سمت چپ جابجا مي کند.
قيمت کالاهاي مرتبط: فرض کنيد قيمت يخمک پايين بيايد. بنابر قانون تقاضا، ميزان تقاضا براي يخمک بالا خواهد رفت. اين چه اثري بر تقاضا براي بستني خواهد گذاشت؟ تقاضا براي بستني پايين خواهد آمد. يخمک و بستني را کالاهاي جايگزين (Substitute Goods) مي نامند. هر گاه بالا رفتن تقاضا براي يک کالا منجر به کاهش تقاضا براي کالاي ديگري شود، آن کالاها را کالاي جايگزين مي نامند. کالاهاي جايگزين معمولا کالاهايي هستند که به جاي يکديگر استفاده مي شوند. مثل هات داگ و همبرگر يا بليط سينما و اجاره ويدئو.
حالا فرض کنيد قيمت بنزين رشد چشمگيري بکند، چه اتفاقي مي افتد؟ طبيعتا تقاضا براي بنزين کاهش مي يابد. اين اتفاق چه تاثيري بر تقاضا براي اتومبيل خواهد داشت؟ طبيعي است با بالا رفتن قيمت بنزين تقاضا براي خريد اتومبيل هم کاهش يابد و تعداد بيشتري به فکر استفاده از وسايل نقليه عمومي بيفتند. بنزين و اتومبيل کالاهاي مکمل يکديگرند. هر گاه بالا رفتن تقاضا براي يک کالا منجر به بالا رفتن تقاضا براي کالاي ديگري شود، آن دو کالا را کالاي مکمل (Complement Goods) مي نامند.
گفتيم که افزايش قيمت کالاي جايگزين منجر به افزايش تقاضا براي خود کالا مي گردد. بنابراين افزايش قيمت کالاي جايگزين، منحني تقاضا را به سمت راست و کاهش قيمت آن منحني تقاضا را به سمت چپ جابجا خواهد کرد.
گفتيم که افزايش قيمت کالاي مکمل منجر به کاهش تقاضا براي خود کالا خواهد شد. بنابراين افزايش قيمت کالاي مکمل موجب جابجايي منحني تقاضا به سمت چپ و کاهش قيمت کالاي مکمل موجب جابجايي منحني تقاضا به سمت راست خواهد شد.
پيش بيني وضع آينده: پيش بيني شما از وضعيت تان در آينده در ميزان تقاضا موثر خواهد بود. اگر گمان ببريد آينده خوبي پيش رو خواهيد داشت، تقاضاي تان افزايش خواهد يافت. اگر گمان ببريد آينده خوبي نخواهيد داشت، تقاضاي تان کاهش خواهد يافت.
جدول زير اثر تغيير در متغيرهاي مذکور را بيان مي کند:
مطالعه موردي
دو راه کاهش تقاضاي براي سيگار
سياستگزاران همواره مايلند مصرف سيگار را کاهش بدهند چرا که مصرف سيگار اثرات زيان بار بسياري بر افراد و جامعه مي گذارد. دو راه براي کاهش تقاضاي سيگار وجود دارد. يک راه آن است که منحني تقاضا را جابه جا کرده، به سمت چپ منتقل کنيم. راه ديگر اين است که در امتداد منحني تقاضا به سمت بالا حرکت کنيم.
براي جابجا کردن منحني تقاضا براي سيگار مي توان از سياست هايي همچون تبليغات هشدار دهنده اجباري بر روي پاکت هاي سيگار، ممنوع کردن تبليغات سيگار در تلويزيون و... استفاده کرد. اين موارد سياست هايي هستند که مي توانند موجب کاهش تقاضا براي سيگار در هر قيمتي از طريق جابه جا کردن منحني تقاضا شوند.
راه ديگر اين است که قيمت سيگار افزايش يابد يا به عبارتي بر روي منحني تقاضا به سمت بالا حرکت کنيم. دولت ها مي توانند با افزودن بر ماليات، موجب افزايش قيمت سيگار و در نتيجه کاهش تقاضا براي سيگار شوند.
در بررسي هايي که انجام شده است، اقتصاددانان دريافته اند که افزايش ده درصدي قيمت سيگار موجب کاهش ۴ درصدي تقاضا مي شود. عمده کساني که نسبت به اين افزايش حساسند و با افزايش قيمت مصرف شان را کم مي کنند، نوجوانان هستند.
بگذاريد کمي مسئله را بيشتر بررسي کنيم و مطالبي که خوانده ايم را نيز به کار ببنديم. برخي ادعا مي کنند که افزايش قيمت سيگار موجب مي شود که مصرف کنندگان به سمت مصرف حشيش بروند. در واقع آنها مدعي اند که اين دو کالا جايگزين يکديگر هستند. مطالعات بسياري نشان مي دهند که سيگار دروازه اي به سمت مصرف ديگر مواد مخدر است و کاهش قيمت سيگار رابطه معناداري با افزايش مصرف حشيش دارد. به عبارتي حشيش و سيگار کالاهايي مکمل هستند و نه کالاهاي جايگزين.
تغيير در عرضه و تقاضا
گفتيم که يک اتفاق مي تواند باعث شود که شرايط تعادل تغيير کند. در ادامه سلسله درس اين دوره، سه وضعيت را بررسي مي کنيم.
تغيير در تقاضا
فرض کنيد درباره بازار بستني (آيس کريم) صحبت مي کنيم. يک تابستان هوا بسيار داغ است. مي خواهيم ببينيم چه تغييري در تعادل بازار ايجاد مي شود.
در گام اول بايد ببينيم گرماي هوا چه تاثيري بر روي منحتي تقاضا يا عرضه مي گذارد. گرم تر شدن هوا باعث مي شود که منحني تقاضا تغيير کند. منحني عرضه اما تغيير نمي کند چرا که گرم شدن هوا مستقيما بر فروشندگان اثري نمي گذارد.
در گام دوم بايد تنوع تغيير را بررسي کنيم. افزايش دما موجب افزايش تقاضا مي شود، در نتيجه منحني به سمت راست جابه جا مي شود. منحني تقاضا از D1 به D2 تغيير مي کند. چنان که در شکل مشاهده مي کنيد جابه جايي به سمت راست به معني آن است که در يک قيمت ثابت ميزان تقاضا افزايش مي يابد.
در گام سوم بايد نمودارها را رسم کرده و اثر تغييرات حاصله را بر قيمت تعادل و کميت تعادل بررسي کنيم. نمودار رسم شده نشان مي دهد که افزايش تقاضا قيمت را از ۲ به ۲.۵ و کميت تعادل را از ۷ به ۱۰ افزايش مي دهد. بنابراين ما شاهد يک تعادل جديد در نقطه اي در سمت راست و بالاتر از تعادل قبلي هستيم.
دقت داشته باشيد که افزايش گرماي هوا منحني تقاضا را جابه جا کرده است، اما منحني عرضه را جابه جا نکرده است اگر چه ميزان عرضه را افزايش داده است. در واقع افزايش قيمت موجب حرکت در طول منحني عرضه شده است، اما منحني عرضه را تغيير نداده است.
حالا فرض کنيد ما با تابستاني سرد مواجه مي شديم يا اينکه به خاطر ورود يک نوشابه جديد به بازار مردم ترجيح مي دهند نوشابه بيشتر مصرف کنند. چه اتفاقي مي افتد؟
در گام اول ما تشخيص مي دهيم که اين اتفاق بر تقاضا اثر مي گذارد. تقاضا کاهش مي يابد و منحني تقاضا به سمت چپ جابه جا مي شود. در نتيجه تعادل جديدي در سمت چپ و پايين تعادل اوليه برقرار مي شود.
تغيير در عرضه
مثال قبل را در نظر بگيريد. همچنان به بازار بستني (آيس کريم) نگاه مي کنيم و در تابستان هستيم. فرض کنيد دو مورد از کارخانه هاي توليد بستني (آيس کريم) منفجر مي شوند و از کار مي افتند. چه اتفاقي خواهد افتاد؟
در گام اول تشخيص مي دهيم که اين اتفاق بر عرضه تاثير مي گذارد و تقاضا تغييري نمي کند. تاثير اين اتفاق بر عرضه، کاهش آن است. کاهش عرضه به معني جابه جايي منحني عرضه به سمت چپ است. در نتيجه ما تعادل جديدي خواهيم داشت که در سمت چپ و بالاي تعادل قبلي است. معني اين اتفاق اين است که قيمت تعادل افزايش مي يابد و کميت تعادل کاهش.
چنانکه در نمودار مي بينيد که قيمت از ۲ به ۲.۵ افزايش و کميت تعادل از ۷ به ۴ کاهش مي يابد.
تغيير همزمان عرضه و تقاضا
حال فرض کنيد هر دو مثالي که پيش از اين زديم همزمان رخ دهند. يعني هم تابستان بسيار گرمي داشته باشيم و هم دو کارخانه توليد بستني (آيس کريم) منفجر شوند.
در گام اول تشخيص مي دهيم که عرضه و تقاضا هر دو تغيير مي کنند.
در گام دوم تشخيص مي دهيم که عرضه کاهش و تقاضا افزايش مي يابد. اين به معني جا به جايي منحني عرضه به سمت چپ و جا به جايي منحني تقاضا به سمت راست است.
حال بايد ببينيم تعادل جديد در کجا به دست مي آيد. بگذاريد دو گزينه را بررسي کنيم.
به عنوان گزينه اول فرض کنيد که تقاضا به شدت افزايش مي يابد و عرضه اندکي کاهش مي يابد. چه اتفاقي خواهد افتاد؟
بدون رجوع به نمودار و تنها با رجوع به عقل سليم مي توانيد حدس بزنيد که کميت تعادل افزايش خواهد يافت. قيمت تعادل که در هر صورت افزايش مي يابد چرا که تقاضا افزايش يافته و عرضه کاهش.
چنانکه مي بينيد نقطه تعادل به سمت بالا و راست جا به جا شده است.
حال فرض کنيد در گزينه دوم عرضه به شدت کاهش مي يابد در حالي که تقاضا اندکي افزايش يافته است. قيمت تعادل طبيعتا بالا خواهد رفت اما کميت تعادل کاهش خواهد يافت.
در اين حالت منحني به سمت چپ و بالا جا به جا مي شود.
حال بياييد گزينه هاي مختلف تغييرات در عرضه و تقاضا و اثرات شان بر تعادل را بررسي کنيم. جدول زير اين کار را کرده است، سعي کنيد خودتان با رسم شکل درستي نتايج هر خانه را اثبات کنيد.
با تغيير در عرضه و تقاضا چه تغييري در قيمت و کميت تعادل ايجاد مي شود؟
تابع عرضه
در مثال آب و الماس ديديم که عرضه کم يک کالا مي تواند موجب افزايش قيمت آن شود. بگذاريد سوالي پرسيم:
آيا هر کالايي که به تعداد زياد عرضه نشود، گران قيمت خواهد بود؟ لباس يا کفش مستعمل يک چهره مشهور با قيمت بالايي فروخته مي شود. آيا لباس يا کفش مستعمل من و شما هم با اينکه به تعداد کم عرضه مي شود (احتمالا حتي از لباس و کفش مستعمل يک چهره مشهور هم عرضه کمتري داشته باشد، چرا که ما پول کمتري براي خريد لباس و کفش نو داريم بنابراين از مستعملش هم کمتر خواهيم داشت) در بازار با قيمتي بالا فروخته مي شود؟ واضح است که خير.
دليلش چيست؟ دليلش آن است که براي کفش مستعمل من و شما تقاضايي وجود ندارد.
ميزان عرضه يک کالا به حجمي از کالا گفته مي شود که فروشندگان مي خواهند و مي توانند به فروش برسانند. قانون
عرضه (Law of Supply) مي گويد اگر همه عوامل ديگر ثابت باشند، افزايش قيمت موجب افزايش عرضه يک کالا خواهد شد.
منحني عرضه (Supply Curve)، منحني نشان دهنده رابطه ميان قيمت يک کالا و ميزان عرضه کالاست. منحني عرضه در بازار برآيند منحني هاي عرضه براي تک تک فروشندگان است. بگذاريد اين مسئله را بررسي کنيم. فرض کنيد جدول ۱ نشان دهنده رابطه قيمت و عرضه براي آرش است.
جدول شماره ۲ بيانگر رابطه قيمت و ميزان کالاي عرضه شده براي اردوان است.
فرض کنيد در بازار فقط دو توليدکننده وجود دارد، بنابراين منحني عرضه براي اين بازار برآينده منحني هاي عرضه آرش و اردوان خواهد بود. جدول شماره ۳ اين برآيند را نشان مي دهد.
شکل زير منحني عرضه براي آرش، اردوان و بازار را نشان مي دهد
همانطور که در بحث تقاضا ديديم عوامل زيادي بر ميزان عرضه تاثير مي گذارند:
- قيمت: در شرايطي که باقي عوامل ثابت باشند، وقتي قيمت يک کالا بالا مي رود، سوددهي توليد آن کالا بيشتر مي شود و بنابراين ميزان عرضه افزايش مي يابد، چرا که توليدکنندگان براي به دست آوردن سود بيشتر توليد را بالاتر مي برند. در مقابل وقتي قيمت يک کالا پايين مي آيد سودي که از فروش آن به دست مي آيد کاهش مي يابد، در نتيجه توليد آن کاهش مي يابد.
فرض کنيد يک کارخانه توليد چيپس داريد. وقتي قيمت چيپس بالا مي رود، شما با تمام ظرفيت تان توليد مي کنيد، حتي ممکن است ماشين هاي جديد بخريد و کارگرهاي جديد استخدام کنيد. وقتي قيمت پايين مي رود، شما زير ظرفيت توليد خواهيد کرد و ممکن است حتي کسب و کار را تعطيل کنيد و به دنبال شغل ديگري برويد. چنان که در مورد تقاضا ديديم، تغيير در قيمت موجب حرکت در امتداد منحني عرضه مي شود.
چنانکه در نمودار مي بينيم، وقتي قيمت ۰.۵ باشد، عرضه صفر است. وقتي قيمت به ۳ مي رسد، ميزان عرضه به ۵ مي رسد. بنابراين مي بينيم وقتي قيمت بالا مي رود، ما بر روي منحني عرضه به سمت راست و بالاي نمودار حرکت مي کنيم. اين قضيه براي منحني تقاضا دقيقا بر عکس بود؛ يعني با افزايش قيمت، ميزان تقاضا کاهش يافته و بر روي اين منحني ما به سمت چپ و پايين حرکت مي کرديم.
-قيمت مواد اوليه: افزايش قيمت مواد اوليه با شرط ثابت بودن بقيه عوامل منجر به آن مي شود که از فروش آن کالا سود کمتري نصيب عرضه کننده شود، بنابراين عرضه کالا توسط او کاهش مي يابد. در اين حالت ما شاهد حرکت منحني عرضه به سمت چپ خواهيم بود. در منحني مي بينيد که در يک قيمت ثابت، عرضه کالا کمتر شده است. به همين صورت اگر قيمت مواد اوليه کاهش يابد، منحني عرضه به سمت راست جابه جا شده و عرضه افزايش مي يابد، چرا که عرضه هر واحد کالا سوددهي بيشتري خواهد داشت.
- تکنولوژي: تکنولوژي مورد استفاده نيز نقشي مهم در عرضه دارد. تغيير در تکنولوژي با شرط ثابت بودن ديگر موارد، منجر به جابه جايي منحني عرضه مي شود. طبيعتا بهبود تکنولوژي باعث مي شود که منحني عرضه به سمت راست جابجا شود. به عنوان مثال استفاده از ماشين به جاي انسان موجب کاهش ميزان کار لازم براي توليد و کاهش قيمت شده و عرضه را افزايش مي دهد.
- پيش بيني از آينده: اينکه ارزيابي توليدکننده از آينده چگونه است، بر ميزان عرضه کالا موثر است. فرض کنيد شما توليدکننده مبلمان هستيد. ارزيابي شما از اوضاع اقتصادي کشور اين است که در سال آينده کشور با بحران اقتصادي مواجه خواهد بود. بديهي است که شما از توليد خود خواهيد کاست و برخي کارگران تان را اخراج مي کنيد، چرا که به درستي تصور مي کنيد که تقاضا براي مبل کاهش خواهد يافت.
فرض کنيد شما فروشنده برنج هستيد و تصور مي کنيد قيمت برنج ماه آينده افزايش چشمگيري خواهد داشت. به اين منظور منطقي است که شما موجودي انبارتان را افزايش دهيد. يکي از کارهايي که مي توانيد بکنيد اين است که الان برنج نفروشيد زيرا منحني عرضه را به سمت چپ خواهد برد.
_____________________________________________
مثال عددي
سوال ۱: فرض کنيد تابع عرضه (Supply) کالايي براي احمد به عنوان يک فروشنده برنج چنين باشد:
S= 4P - 1
ميزان عرضه اين کالا وقتي که قيمت (Price) برابر با ۴ دلار باشد را بدست آوريد.
پاسخ: حل اين مسئله بسيار ساده است. کافي است در معادله بالا به جاي قيمت بگذاريد ۴ و عرضه برابر با ۱۵ به دست خواهد آمد.
سوال ۲: احمد از چه قيمتي به بالا شروع به عرضه کالا خواهد کرد؟
پاسخ: براي پاسخ به اين سوال بايد عرضه را برابر صفر قرار بدهيد و قيمت را به دست آوريد. در اين مثال وقتي قيمت بيش از ۰.۲۵ دلار باشد، احمد به عرضه کالا خواهد پرداخت.
بايد دقت داشت که تابع عرضه کالايي صعودي است، بنابراين شيب تابع عرضه هيچ وقت نمي تواند منفي باشد. يعني ضريب قيمت و ضريب عرضه مي بايست هم علامت باشند. در اين مثال ضريب قيمت ۴ و ضريب عرضه ۱ است که هر دو يک علامت دارند، يعني هر دو عددي مثبت هستند.
تعادل در بازار
تا به حال از عرضه و تقاضا به تنهايي سخن گفتيم، حال بايد از مفهومي مهمتر سخن بگوييم. آن مفهوم، مفهوم تعادل است. تعادل وضعيتي است که عرضه و تقاضا در تناسب با يکديگر به سر مي برند. به عبارت ديگر نقطه تعادل بازار نقطه اي است که مقدار عرضه و تقاضا با يکديگر برابر مي شوند و مازاد يا کمبودي در بازار وجود ندارد.
در واقع اگر نمودار عرضه و تقاضا را بر روي يک چارت قرار دهيم، نقطه تعادل نقطه اي است که اين دو منحني يکديگر را قطع مي کنند. قيمت تعادل قيمتي است که در آن ميزان و عرضه و تقاضا با يکديگر برابرند. کميت تعادل کميتي است که در آن ميزان عرضه و ميزان تقاضا با يکديگر برابرند. قيمت تعادل و کميت تعادل در شکل زير به ترتيب با *p و *q نشان داده شده اند.
قيمت تعادل را گاه قيمت تسويه بازار (Market Clearing Price) هم مي خوانند چرا که در اين قيمت همه راضي هستند. فروشندگان هر آنچه مي خواسته اند را فروخته اند و خريداران هر آنچه مي خواسته اند را خريده اند. به عبارت ديگر قيمت تعادل قيمتي است که در آن خريداران مي خواهند و مي توانند دقيقا به آن ميزان از کالا بخرند که فروشندگان مي توانند و مي خواهند از آن کالا بفروشند.
چگونه مي توانيم قيمت و کميت تعادل را بيابيم؟ بگذاريد با يک مثال عددي مسئله را توضيح دهيم.
فرض کنيد در يک بازار معادله هاي عرضه و تقاضا به شکل زير هستند.
Demand: Qd=120-2P
Supply: Qs=P
قيمت تعادل چقدر است؟
خوب يک بار ديگر به منحني نگاه کنيد، قيمت تعادل در کجا واقع شده است؟ پاسخ اين بود که قيمت تعادل نقطه اي است که در آن ميزان عرضه و ميزان تقاضا با هم برابر هستند. به عبارتي براي به دست آوردن قيمت تعادل بايد اين معادله را حل کنيم.
Qd=Qs
در بالا داريم که
Qd=120-2P و Qs=P.
بنابراين قرار مي دهيم:
P=120-2P --> 3P=120 --> P=40
بنابراين قيمت تعادل برابر است با ۴۰ دلار.
کميت تعادل چقدر است؟
حال که قيمت تعادل را به دست آورديم مي توانيم کميت تعادل را از طريق قرار دادن قيمت تعادل در معادله عرضه يا تقاضا به دست بياوريم.
اگر ۴۰ را در معادله تقاضا بگذاريم، کميت تعادل را برابر با ۴۰ مي شود. مي توان همين کار را با استفاده از معادله عرضه انجام داد.
عملکرد فروشندگان و خريداران به صورت طبيعي بازار را به سمت نقطه تعادل هدايت مي کند. يعني هر گاه بازار از نقطه تعادل خارج شود، دوباره به سمت يک تعادل حرکت خواهد کرد. براي درک اينکه چرا اين اتفاق مي افتد، بگذاريد مسئله را بهتر برسي کنيم. فرض کنيد قيمت کالا بيشتر از قيمت تعادل در نظر گرفته شده باشد. در اينجا قيمت تعادل با P2 نشان داده شده است و قيمت کالا باP1.
به عبارتي فرض کنيد داريم:
P1>P2
در اين شرايط چنان که بر روي نمودار مشخص است، ميزان عرضه از ميزان تقاضا بيشتر خواهد بود. به چنين شرايطي، شرايط وجود مازاد در بازار گفته مي شود. يعني کالا يا خدمات به ميزان زياد در بازار وجود دارد اما خريداري براي آن وجود ندارد. در چنين شرايطي طبيعي است که فروشندگان از قيمت کالا بکاهند تا خريداران راضي شوند از آنان کالا بخرند.
حال فرض کنيد که قيمت کمتر از قيمت بازار باشد، به عبارتي در حالتي باشيم که قيمت برابر با P3 باشد. چه اتفاقي خواهد افتاد؟
به نمودار نگاه کنيد. يک خط افقي از روي نقطه P3 عمود بر منحني قيمت رسم کنيد تا نمودار عرضه و تقاضا را قطع کنيد. در اين شرايط ميزان تقاضا از ميزان عرضه بيشتر است. معني اين شرايط چيست؟
در اين شرايط فروشندگان به ميزاني که خريداران مي خواهند و مي توانند کالا بخرند کالا عرضه نمي کنند، به عبارتي ما در شرايط کمبود کالا به سر مي بريم. در شرايط کمبود چه اتفاقي رخ مي دهد؟ بله درست مي گوييد، قيمت بالا مي رود.
چنان که در اين دو مثال ديديم، هر وقت بازار از شرايط تعادل خارج شود به سمت شرايط تعادل بر مي گردد. شرط بروز اين اتفاق البته اين است که بازار آزاد باشد و اين فروشنگان و خريداران باشند که با يکديگر در تعامل هستند. هر قدر قيمت ها سريع تر متناسب با ميزان عرضه و تقاضا تغيير کنند بازار سريع تر به حالت تعادل مي رسد. قانون عرضه و تقاضا بيان مي کند که قيمت در واقع ابزاري است که ميزان عرضه و تقاضا را به شرايط تعادل بازار رهنمون مي سازد.
در بحث قبلي شرايطي را بررسي کرديم که منحني عرضه و تقاضا تغيير نمي کند و فقط صحبت از تغيير در قيمت به ميان آورديم. حال مي خواهيم شرايطي را بررسي کنيم که منحني هاي عرضه و تقاضا تغيير مي کنند. بگذاريد براي يادآوري نگاهي کوتاه به درس هاي جلسات قبلي بيندازيم.
چنانکه مي بينيد با تغيير برخي شرايط ما شاهد تغيير در منحني عرضه يا تقاضا خواهيم بود. وقتي درآمد افراد زياد مي شود، منحني تقاضا به سمت راست جابه جا مي شود. وقتي درآمد افراد کم مي شود، اين منحني به سمت چپ جابه جا مي شود.
افزايش قيمت کالاي جايگزين، منحني تقاضا را به سمت راست و کاهش قيمت آن، منحني تقاضا را به سمت چپ جابه جا خواهد کرد. افزايش قيمت کالاي مکمل موجب جابه جايي منحني تقاضا به سمت چپ و کاهش قيمت کالاي مکمل، موجب جابه جايي منحني تقاضا به سمت راست خواهد شد.
يا اگر قيمت مواد اوليه کاهش يابد، منحني عرضه به سمت راست جابجا شده و عرضه افزايش مي يابد چرا که عرضه هر واحد کالا سوددهي بيشتري خواهد داشت.
وقتي مي خواهيم تاثير يک تغيير يا اتفاق را بر تعادل بازار بررسي کنيم مي بايست اين کار را در سه مرحله انجام بدهيم:
۱- نخست، بايد تصميم بگيريم که آيا آن اتفاق يا تغيير موجب جابه جايي منحني تقاضا، منحني عرضه يا هر دوي آنها مي شود.
۲-سپس بايد تصميم بگيريم که آيا آن اتفاق منحني را به سمت راست جابه جا مي کند يا به سمت چپ.
۳- در مرحله سوم با رسم منحني عرضه و تقاضاي جديد مي توانيم معين کنيم که اين اتفاق چه اثري بر قيمت و کميت تعادل خواهد داشت.
منابع:
- کلیات علم اقتصاد سید اسحق علوی .
- اصول علم اقتصاد . ترجمه دکتر محمد ضائی بیگدلی, نوروز علی مهدی پور.
- investopedia.com